راز موفقیت در زندگی

چگونه می‌توان در زندگی موفق بود: ۶ نکته در مورد موفقیت در زندگی
تعریف موفقیت در زندگی

برخی افراد وقتی به موفقیت در زندگی می‌اندیشند، ثروت را تصور می‌کنند. دیگران قدرت می‌خواهند و برخی فقط می‌خواهند تأثیر مثبتی بر جهان بگذارند. همه اینها کاملاً صحیح هستند و در واقع موفقیت مفهومی است که برای افراد مختلف معانی مختلفی دارد.

هرچند ممکن است تعاریف متفاوتی از موفقیت در ذهن داشته باشید، اما مطمئناً موفقیت به راحتی حاصل نخواهد شد. برای موفق شدن راهنمایی‌ها و کتاب‌های بی‌شماری وجود دارد، زیرا موفقیت شخصی و منحصر به فرد است. در نتیجه پیروی از توصیه‌های یک تجربه فردی اغلب نمی‌تواند مفید نباشد. برخلاف این موضوع، توصیه‌های مشترکی که حاصل تجربه افراد مختلف است، ممکن است در زندگی شما نیز به موفقیت بیانجامد. آنچه در زیر می‌آید، لیستی از ۶ توصیه از موفق‌ترین افرادی است که تاکنون زندگی کرده‌اند. اگر می‌خواهید یاد بگیرید چگونه موفق باشید، انجام این نکات ضروری است.
موفقیت برای شما چه مفهومی دارد؟ چگونه می‌توان موفق بود؟
۱- بزرگ فکر کنید

هنرمندان معدودی را در تاریخ پیدا می‌کنید که به اندازه میکل آنژ تأثیرگذار بوده باشند. امروز قرن‌ها پس از مرگ او، کار او هنوز هم الهام‌بخش مردم بسیاری است. کارهای او شهرت جهانی دارد و کافی است فقط به مجسمه حضرت داوود یا نقاشی دیواری در کلیسای سیستین در واتیکان فکر کنید.

حال تصور کنید اگر میکل آنژ تصمیم نداشت که به عنوان یک هنرمند کار کند، چه آثاری را از دست می‌دادیم! یک هنرمند موفق بودن، همیشه بسیار دشوار است. تصور کنید اگر او تصمیم می‌گرفت این جاه‌طلبی را به نفع کار آسان‌تری کنار بگذارد، چه اتفاقی می‌افتاد.

اغلب اوقات، مردم تصمیم می‌گیرند رویاهای خود را برای چیزی «واقع‌گرایانه‌تر» کنار بگذارند. از رویای خود به خاطر کاری راحت‌تر دست می‌کشند، اما شما به جای چنین تفکری سعی کنید بلندپرواز باشید.
۲- کاری که دوست دارید را پیدا کرده و انجام دهید

تصور کنید که تا جای ممکن در شغل فعلی خود موفق باشید. با ادامه‌ی کارتان، در حالی که آن را دوست ندارید، در نهایت احتمالاً خواهید دید که بسیار سخت کار می‌کنید و بیشتر وقت خود را برای آن تلف می‌کنید. اگر شغلی است که از آن متنفرید، موفقیت در آن فقط به معنای پر کردن زندگی با کاری است که از انجام آن متنفر هستید. این موضوع چه حسی دارد؟

در عوض، چرا روی انجام کاری که دوست دارید تمرکز نکنید؟ وقتی به آنچه علاقه‌مند هستید پی ببرید، انگیزه‌ای برای ادامه حرکت پیدا می‌کنید. موفقیت در آن کار به معنای تحقق آرزوهای شماست.

حتی اگر موفق هم نشوید، باز هم وقت خود را با کاری که دوست دارید گذرانده‌اید. بسیاری از نوازندگان موفق سال‌ها از زندگی خود را صرف اجراهای بدون مزد کردند و تنها دلیلی که مدام به نواختن ادامه دادند، این بود که عاشق اجرا بودند.
۳- یاد بگیرید زندگیتان را متعادل کنید

اغلب اوقات مردم فکر می‌کنند که برای موفقیت، باید تنها هدفشان را کل زندگی خود قرار دهند. اگر کسی فکر کند که شغلش او را به موفقیت می‌رساند، ممکن است ساعت‌های بی‌شماری در روز بگذرد و تا عصر به سختی کار کند و در مقابل، این موضوع به قیمت از دست دادن استراحت، سلامتی و داشتن یک زندگی لذت‌بخش برایش تمام شود.

از سوی دیگر، اگر موفقیت برای یک نفر داشتن یک زندگی اجتماعی قوی و یک گروه خوب از دوستان باشد، ممکن است موقعیت شغلیش آسیب ببیند. به این معنی که ممکن است شغل خود را از دست بدهد و سپس توانایی پرداخت هزینه بیرون رفتن با دوستان خود را نداشته باشد!

پس موفقیت باید ایجاد تعادل در امور باشد. به برقراری این تعادل بین زندگی و کارتان فکر کنید.
۴- از شکست نترسید

داستانی وجود دارد که درستی آن تایید نشده است، اما پیام موجود در آن بسیار مهم است: اختراع لامپ توسط توماس ادیسون نتیجه صدها تلاش ناموفق بود. در مصاحبه‌ای از او پرسیده شد: «بعد از همه تلاش‌های ناموفق خود، چه احساسی دارید؟»

ادیسون پاسخ می‌دهد: «من شکست نخوردم. صدها راه یاد گرفتم که به اختراع لامپ منجر نمی‌شوند.»

او هر «شکست» را به عنوان یک درس می‌دید. از آن درس یاد می‌گرفت که چه چیزی مفید نخواهد بود و راه دیگری را برای تلاش انتخاب می‌کرد. هر تلاش ناموفق، گامی اساسی در راه موفقیتش بود. به راحتی ممکن است احساس کنید بعد از شکست باید تسلیم شوید، اما شاید در آن شکست درسی برای شما نهفته باشد. به شکست‌های خود توجه کنید و آنها را مطالعه کنید. در این صورت است که یاد می‌گیرید چگونه موفق شوید.
۵- اهل عمل باشید

شخصی مانند ویلیام شکسپیر را تصور کنید. وقتی به زمانی که او در آن زندگی می‌کرده فکر می‌کنیم، به نوعی به زمانی می‌پردازیم که توسط او شکل گرفته است. وقتی به دوران رنسانس ایتالیا فکر می‌کنیم، به میکل آنژ و لئوناردو داوینچی فکر می‌کنیم. یا اگر به عصر معاصر فکر کنید، بیل گیتس یا استیو جابز و یا هزاران فرد موفق و تاثیرگذار دیگر ممکن است به نظرتان بیاید. شما احتمالاً این مقاله را روی دستگاه شرکتی می‌خوانید که یا آنها تأسیس کرده‌اند یا شرکت‌هایی که تحت‌تأثیر آنها بوده‌اند، آن را طراحی کرده‌اند.

اگر این افراد کارهایشان را انجام نمی‌دادند و نبوغشان را به مرحله عمل در نمی‌آوردند، عصری که در آن زندگی می‌کنیم شاید به این شکل نبود.

اگر چنین افرادی اجازه دهند جهان آنها را شکل دهد، به راحتی در پس زمینه قرار می‌گیرند و اتفاقی نمی‌افتد. این در حالیست که این افراد تصمیم گرفتند تا خودشان جهان را شکل دهند. از خارج شدن از چارچوب‌های مشخص نترسید. اگر برای انجام کاری می‌توانید به روش بهتری فکر کنید، این کار را انجام دهید و در صورت عدم موفقیت، دوباره امتحان کنید.
۶- ارتباطات موثر بسازید

روزولت، رئیس جمهور سابق آمریکا، می‌گوید: «مهمترین عامل اصلی در فرمول موفقیت، دانستن چگونگی کنار آمدن با مردم است.»

بهترین و موثرترین رهبران و با نفوذترین افراد کسانی نبودند که باعث آشوب شده و با مردم جنگیده یا مردم را نادیده گرفته‌اند. آنها افرادی بودند که با اطرافیانشان مهربان بودند، مردم آنها را دوست داشتند و تلاش می‌کردند برای مردم موثر باشند.

این موضوع، کلید رهبری خوب است.

منطقی است که اگر کسی شما را دوست داشته باشد، به شما کمک کند. اگر به آنها پیشنهادی بدهید، آنها با کمال میل می‌پذیرند و برعکس. علاوه بر این، ایجاد روابط خوب همیشه ایده خوبی است، چرا که هیچوقت نمی‌توانید بگویید در آینده چه اتفاقی می‌افتد و دوستان شما در آینده چگونه ممکن است به کمکتان بیایند. به همین دلیل به مردم کمک کنید و آنها نیز به شما کمک خواهند کرد.