افسردگی چیست؟
مردم به طور عادی از جمله «من خیلی افسردهام» استفاده میکنند تا به دیگران بفهمانند که حالشان بد است. اما در واقع چیزی که همه ما تجربه میکنیم، هیچ ارتباطی با افسردگی واقعی ندارد. افسردگی واقعی، غم و اندوه یا حتی احساس ناراحتی نیست. افسردگی یک ناامیدی طاقتفرسات. افسردگی چنان تاریک و تار است که افرادی که آن را تجربه کردهاند میگویند این بدترین دردی است که تاکنون متحمل شدهاند.
افسردگی یک بیماری روانی قابل درمان است. زمانی که در نگرش افراد نیز تغییراتی ایجاد شده باشد، ننگ مرتبط با بیماری روانی ممکن است به این معنی باشد که برخی از افراد مبتلا به افسردگی تمایلی به درمان ندارند و در عوض، تنها مبارزه میکنند. با این حال، کسانی که وارد معالجه و درمان افسردگی میشوند، شانس بهبودی خوبی دارند. تحقیقات نشان داده است که بیشتر افرادی که تحت درمان افسردگی قرار میگیرند، به درمان بسیار خوب پاسخ میدهند.
هیچ اشعه ایکس یا آزمایش خونی برای تشخیص افسردگی وجود ندارد. در عوض شما، خانواده و دوستانتان متوجه تغییر روحیه، رفتار، عملکرد، نگرش و افکار خود خواهید شد. به عنوان مثال، شما ممکن است:
کم بخوابید یا زیاد بخوابید.
مقدار قابل توجهی وزن کم یا زیاد کرده باشید.
به شدت مضطرب و آشفته یا تنبل و بیتحرک شده باشید.
درد و رنج بیدلیلی داشته باشید.
بسیار ناراحت یا بسیار بداخلاق باشید، یا شاید هم هردو.
همچنین ممکن است احساس کنید:
علاقه به لذتهای زندگی و همچنین کار، خانواده و دوستانتان را از دست دادهاید.
قادر به تمرکز و تصمیمگیری نیستید.
ناامید، گناهکار و بی لیاقتید.
همیشه خستهاید و انرژی ندارید.
احساس وحشتناکی از پوچی دارید.
درمان افسردگی بدون دارو چگونه امکانپذیر است؟
به جهت افزایش تحقیقات علمی، درمان افسردگی بدون دارو بیشتر در معرض توجه قرار گرفته است.
مراجعین به جهت عوارض جانبی که داروها برای آنها ایجاد میکنند، کمتر راغب به استفاده از آنها هستند.
اولین سوال مهم در افسردگی آن است که آیا افسرده هستیم یا نه؟
بسیاری از ما پس از احساس اندکی غم که طبیعت زندگانی است و میتواند ناشی از دلایل مختلفی مانند از دست دادن عزیزان، شکست مالی و … باشد، برچسب افسردگی به خود میزنیم. اما باید بدانیم هر غمی افسردگی نیست. احساس غم مانند هر احساس دیگری از جمله محبت، عشق، خشم و اضطراب برای انسان کارکردی دارد. بسیاری از موارد غم فرصتی برای اندیشیدن است. در زمانهایی نیز احساس و ابراز غم بنوعی طلب کمک از دیگران است. اما در مواقعی نیز افسردگی آنچنان شدید است که بیش از آنکه کارآمد باشد توانکاه و جانفرسا است.
اما اگر شما در حال خواندن این مقاله هستید پس میتوان گفت افسردگی شما شدید و عمیق نمیباشد و یا حداقل آنکه آماده هستید تا برای بهبود خود کاری انجام دهید (از آزمون افسردگی بک میتوانید در این زمینه استفاده کنید).
برای افسردگی ۹ نشانه ذکر شده است و طبق نظر انجمن روانپزشکی آمریکا (DSM-IV-TR)، هر فرد باید حداقل ۵ نشانه از ۹ نشانهی ذکر شده را تقریباً هر روز حداقل بهمدت دو هفته تجربه کند تا بتوان تشخیص افسردگی برای او داد.
۹ نشانه عبارتاند از:
وجود غم در بخش عمده روز
کاهش قابل ملاحظه علاقه یا لذت نسبت به همه فعالیتها
تغییر در اشتها و وزن (افزایش یا کاهش آن)
اختلال در خواب (کمخوابی یا پرخوابی)
کندی حرکتی یا سراسیمگی و بیقراری
فقدان انرژی و خستگی
حس بیارزشی (احساس گناه و خود سرزنشگری)
کاهش توانایی تفکر و تمرکز و بیتصمیمی
افکار خودکشی
لازم بهذکر است که وجود غم و فقدان علاقه به فعالیتها برای تشخیص افسردگی ضروری هستند.
آمارها نشان میدهد …
افسردگی در میان شایعترین مشکلات روانپزشکی قرار دارد. نرخ شیوع ۱ ساله برای افسردگی اساسی، ۶٫۷% است که معنایش آن است که در طول یک سال حدود ۷ درصد از جمعیت به افسردگی مبتلا هستند. مسلماً این میزان برای طول عمر افراد بسیار بیشتر است.
تا قبل از نوجوانی، دختران و پسران به میزان برابری به افسردگی دچار میشوند؛ ولی پس از نوجوانی زنان همواره دو برابر بیش از مردان افسردگی را تجربه میکنند.
افسردگی اساسی بدون درمان بین ۴ ماه تا یکسال طول میکشد. اکثر افراد (۶۵ تا۷۰ درصد) در ظرف یکسال بهبود مییابند، ولی تعدادی نیز در طول یکسال بهبود نمییابند و گروهی نیز حتی پس از گذشت پنج سال بهبود حاصل نمیکنند.
مشخصه افسردگی، عود و بازگشت بیماری است. بین ۵۰ تا ۸۵ درصد بیماران افسرده، دورههای متوالی افسردگی را تجربه میکنند. با هر دوره افسردگی، ریسک دورههای آتی افسردگی افزایش یافته و مدت زمان بین دو دوره کاهش مییابد.